حلماحلما، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

نور چشمی

محرم

1393/8/23 9:13
نویسنده : مامانی
538 بازدید
اشتراک گذاری

امسال هم محرم امد و رفت چون  هنوز اقامون 313 یار نداره.

امسال از هیئت و سینه زنی بیش تر سر در می یاوردی و توی عالم بچگیت ازش خوشت می یومد

بازی هر شبت این بود که یه چیزی شبیه میکروفن دستت بگیری و بخونی و ما سینه بزنیم بعد بدی دست یکی دیگه و اون بخون و تو سینه بزنی.

از توی کوچه که دسته عزاداری رد می شد می دوییدی پشت پرده و بیرون رو نگاه می کردی دماغ کوچولوت رو به شیشه سرد می چسبوندی بعدبا اون دماغ سرد و قرمز می یومدی تعریف می کردی ادای طبل یا سنج زدن رو در می یاوردی و می گفتی بوووم بووم .

خیلی با دقت نگاه کرده بودی زنجیر زدن برات جالب بود موقع بازی حتی مکث بین بالابردن دست و زدن روی شونه رو رعایت می کردی .

تو خونه راه می ری و می خونی زینب صدا می زد حسین و با کلمه حسین سینه می زنی . به بقیه هم می گی صلوات بیخون .

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مریم
30 آبان 93 8:38
عزززززززززززززززززززززززززیز دلم. حتما این جور وقت ها خوردنی می شه شدید!!! خواهش می کنم خدایی خوردنی می شه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نور چشمی می باشد