لالایی
-حلما نی نی خوابش می یاد؟ عروسک رو می گیره بالا و صورتش رو می کنه توی صورتش و بلند می پرسه لالا ؟ لالا؟ البته انقدر بلند هست که اگر بیچاره جان داشت خواب از سرش می پردید و بعر سرش رو تکون می ده و پاهاش رو دراز می کنه و می زاردشروی پا و تکونش می ده و می خونه لالا بیا لالا بیا بعد از مدتی می پرسم نمی خوابه اذیت می کنه جواب می ده نه یعنی بله و نی نی رو به صورت می خوابونه روی پاش و می زنه پشتش بازم می پرسم نمی خوابه اذیت می کنه بلند می شه می ره یه پارچه میاره و می اندازه روی صورت نی نی و پاهاش رو تکون می ده کمی می گذره بلندش می کنه و می پرسه ابه؟ ابه؟ و به من می گه ماما ابه بهش اب می دم اول به نی نی تعارف می کنه و بعد خودش می خوره و دوباره تکونش می ده کمی می گذره می گم زیر پتو خفه نشه با سرش می گه نه و بعد بلندش می کنه می گه می می؟ می می؟ و عروسک رو می چسبونه به خودش و مدام پیش پیش می گه کمی که می گذره می گم اخی خسته شده نمی خوابه با حالتی مگه نه و از نی نی می پرسه د ده ؟ د ده؟ و دمپایی خودش رو می یاره پاش کنم می پوشونه و کمی گردش می کنن ولی اکثرا سر از اشپزخانه در میارن جلوی فریزر و نی نی ازش بستنی می خواد و من بهشون می دم ولی نی نی توی اشپزخونه روی زمین ولو می شه و مامانش یه دل سیر بستنی می خوره و البته زمین و شلوار و پیراهن مامان نی نی .