حلماحلما، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

نور چشمی

بوسیدن

1392/10/5 19:39
نویسنده : مامانی
134 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره طلسم شکست

بله خانم طلا مدتی بود که بوسیدن رو یاد گرفته بودی، ولی این بوسه های شیرین فقط مال عروسکات و عکس نی نی ها و هرچی خودت دوست داشتی بود سوالو اصلا به التماس من و بابایی که ما رو هم بوس کن توجهی نمی کردیناراحتراستی خیلی دلم می شکست دل شکستهمی گفتم ما این همه برات زحمت می کشیم ولی تو از یه بوس دریغ می کنی ناراحتهر وقت اینطوری می شد به خودم می گفتم خدایا اگر من دل مادر پدرم رو شکستم تو بگذر حلما واقعا ته دلم می لرزید تا . . . 

دیشب به زور و ضرب و البته شتم کتاب و قلم منو برداشتی و رفتی عصبانیمنم خودم رو زدیم به گریه گریههی می اومدی می گفتی ماما یعنی گریه  نکن منم می گفتم کتابم رو می خوام و بالاخره شما تسلیم شدی و رفتی کتابم رو اوردی بعد من خندیدم لبخندو بغلمبغل رو باز کردم و گفتم بیا بوست کنم (نیشخندنیشخندنیشخندچقده خوب بود الان داره قند تو دلم اب می شهخوشمزهخوشمزهخوشمزه) شما اومدی و من رو بوسیدیماچ بوس که نه بوس بارون کردی بالهام در اومده بود دیگه رو زمین نبودم .

بابا از حسودی قرمز شده بود گفت حلما پس من چی؟ دوییدی رفتی اون رو هم بوس کردی خیلی خوش گذشت انگار قبحش برات ریخته از دیشب ما رو زیاد بوس می کنی .نیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخندنیشخند

و الان من بسیار خوشحالم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامان طهورا
6 دی 92 9:09
ما نیز از خوشحلی شما خوشحالیم
مامانی
پاسخ
ممنون متشکریم
سیما
6 دی 92 10:33
چه بوسه شیرینی بچه کلی ثواب کرده
خاله صدیقه
15 دی 92 23:31
عزیزم نازی.
مامان ابوالفضل
18 دی 92 0:14
به به چه شیرین وخوردنی سلام دوست خوبم ما بروزیم خوشحال میشیم بیای پیشمون.
مامانی
پاسخ
حتما سر می زنیم
Wcyllw71bCClIjSnfJisRNqP7_YXQk9qEJWVPQEanD4.
20 دی 92 23:16
عززززززززززززززیزم. می فهمم که چقدر خوشحال شدین. شاد باشین همیشه در پناه خدا
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نور چشمی می باشد