دندونی می سوزه
چند روزی بهونه می گرفت و بی تابی می کرد ازش می پرسیدم مامانی چی شده چیزی می گفت که معنی اش رو نمی فهمیدم تا اینکه چند روز پیش از خواب بیدار شد گفت مامانی دندونی می سوزه گفتم ببینم دهنش رو باز کرد دیدم داره دو تا مروارید سفید به دندوناش اضافه می شه خیلی ذوق کردم اخه این چهار تا دندون نیش هموز در نیومده بود و من رو نگران کرده بود کم کم تصمیم داشتم ببرمش دندونپزشکی که خدا رو شکر خودشون سر زدن
سیستم دندون در اوردن حلما اصلا به ترتیبی که همه می گفتن نبود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی