حلماحلما، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

نور چشمی

روزهای خیلی سخت

1392/9/11 8:15
نویسنده : مامانی
137 بازدید
اشتراک گذاری

سلام کوچولوی کوچولو

از جمعه تا امروز که دارم این مطلب رو مینویسم روزهای خیلی سختی به من و به همه کسایی که دوستت دارن داره میگذره.

اصلا دوست ندارم این روزها رو بنویسم ولی چون قول داده بودیم بنویسیم تا یادمون بمونه نوشتم تا یادمون بمونه.

نوشتم تا یادم بمونه که خدا فرشته کوچولوی مارو دوباره بهمون داد.

یادم بمونه که همیشه زندگی روزای خوش نداره.

روزهای خیلی سخت هم هست که آدم میبینه دستش به هیچ جا بند نیست.

این چند روز که بیمارستان بودی با نگاه به هر گوشه خونه به اندازه 14 ماه و 13 روز خاطره از جلوی چشمام میگذره و ناخودآگاه اشک تصویر چشمام رو خراب میکنه.

چندین بار عکسای این چند ماه رو ورق زدم و خندیدم و اشک ریختم...

آره نوشتم تا یادم بمونه که نگهداری از امانت خیلی سخته.

یادم بمونه که خیلی ضعیفی و غیر از ما هیچ کسی رو توی این دنیا نداری.

روزهای خیلی سختی بود حلما جان.

مطمئنم که اگه خدا بخواد یک روز همه این خاطرات رو با هم به خوبی ورق میزنیم ولی مطمئنم که هر موقع یاد این روزها بیفتیم نا خودآگاه چشمامون گریون میشه.

شاید تو هیچ وقت این دل نگرونی ماها رو یادت نمونه ولی ...

شاید امروز مرخص بشی.

خدا کنه زودتر خوب بشی و دوباره بخندی و همه رو بخندونی..

همه برات دعا میکنن.همه نگرانتن... دیدی همه زنگ زدن و حالت رو پرسیدن... میدونم که یه دعای همشون احتیاج داری و میدونم وقتی بزرگ شدی از همشون تشکر میکنی... ولی من همین الانم از زبون تو از همشون تشکر میکنم.

بذار یه چند کلومی هم با صاحب امانت حرف بزنم..

خدایا ممنونم به خاطر همه چی.

به خاطر هرچی دادی و فهمیدیم و به خاطر هر چی که دادی و نفهمیدیم.

مطمئنم توی این اتفاق لطفهایی کردی که هیچ موقع هم نمیفهمیم.

خدایا ممنونم به خاطر اینکه بیشتر از ما تو هوای امانتیت رو داشتی.

خدایا ممنونم و شرمنده به خاطر قصوری که تو نگهداری داشتم.

خدایا ممنونم به اندازه همه خوبی های تو...

خدایا ممنونم به اندازه همه لطفهای تو...

خدایا شرمندم به اندازه تموم بدی های خودم.

خدایا تو امتحان کننده ای و من امتحان دهتده... ولی تو کریمی و ما محتاج کرم تو...جوری امتحانمون کن که شرمنده کرمت نشیم....

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

سیما
12 آذر 92 15:52
ای وای گلکم چی شده؟ حلمانازنازی انشاالله زودی خوب بشی بیای خونه
صدیقه
18 آذر 92 13:26
آخی عزیزم. محبوبه جون به امید خدا حلمای عزیز زوده زود مرخص میشه و میاد خونه. عزیزم غصه نخور. خدا خیلی مهربونه.
مامانی
پاسخ
صدیقه جون نی نی چطوره؟
مریم
20 آذر 92 16:27
الهی بمیرم. چی شده بود. دلم گرفت کلی تازه خودت و این دردونه گلتو پیدا کردم. خیلی خوشحالم محبوبه جونم
مامانی
پاسخ
منم خیلی خوشحالم که پیدات کردم لینکت کردم که همیشه دردسترسم باشی اوا هم خیلی ماهه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نور چشمی می باشد